رمان گرگینه ی من


(اسلاید دو تیپ کلی آت برا کافی شاپ)

ات : نع اصلا...تعجب کردم پسری که روش کراش داشتم اومده باهام قهوه بخوره؟!...توی سوکت داشتیم قهوه می خوردیم که ..
ته : کار خاصی داری؟!
ات : عاممم..نع چطور؟!
ته : راستش...میخواستم باهم بریم کتابخونه...
ات : کتابخونه؟!...تنها جای که ازش نفرت دارممم
ته : فهمیدم خوشت نمیاد...بریم رستوران؟!
ات : رستوران؟!.. اوک
ته : من برم حساب کنم ...تو مال خودتو حساب کردی؟!
ات : ارع مرسی...یاحضرت فیل این مرتیکه چه جنتلمنه...بعد اینکه حساب کرد از کافی شاپ زدیم بیرون و داشتیم قدم می‌زدیم می گفتیم و می خندیدیم راستش اون پسره رو توی کافی شاپ هر روز می دیدم ...راستی تو خونت این اطرافه؟!
ته : ....
دیدگاه ها (۰)

رمان گرگینه ی من

رمان گرگینه من

رمان گرگینه ی من

رمان غریبه ی اشنا

آیدل من ( در خواستی )پارت ۲۳شوگا: آره .. شماها دنبال چی هستی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط